جزییات
شب خسته کننده و طولانی دیگری در تالار شاهزاده ها بود. یکی از ژنرال ها به نام استافن ایرو، به من و پاریس اسکیل گزارش می داد. پاریس، که بیش از هشصد سال از عمرش می گذشت، پیرترین شبح زنده بود. موهایش سفید شده بود، ریش خاکستری داشت و گوش راستش را ده ها سال پیش در مبارزه ای از دست داده بود.
استافن ایرو سه سال در میدان نبرد بود و حالا گزارش فشرده ای از تجربیاتش در جنگ زخم ها(به خاطر جای زخم های سر انگشتان، که نشانه معمول اشباح و شبح واره ها بود. چنین نامی به آن نبرد داده بودند) را به ما می داد. جنگ عجیبی بود. هیچ درگیری بزرگی وجود نداشت و هیچ یک از طرفین مبارزه از اسلحه گرم استفاده نمی کردند- اشباح و شبح واره ها فقط به شکل تن به تن...